کار و تابستان

مهاجران اهل افغانستان به طور نسبی در آبادی زیاد دیده میشوند و هستند مهمترین دلیل مهاجرت آنها نیز وجود ظرفیت خوب کاری و درآمدزایی آنست.

ظرفیتی که روستاییان و بهتر بگویم نوجوانان آبادی از آن غافل هستند و یا بعبارتی کار کردن در این زمینه را افت کلاس حساب میکنند ...

از این کار نیز در احادیث تحت عنوان کار و شغل مستحب نیز یادآوری شده بله درست است :کشاورزی

البته منظور من این نیست که نوجوونا بیان و حتما اینو به عنوان شغل آینده نه چندان دورشان انتخاب کنند در حالیکه درس و علم را رها کرده باشند منتها به عنوان کسب تجربه و یادگیری و دست کمک بودن برای پدر و پدربزرگ و... شان میتواند خوب باشد و یا حتی برای دیگران کارکنند و دستمزد بگیرند و پس‌اندازی جمع آموری کنند(کماینکه متاسفانه بیشتر جوانان از تحصیل علم کناره‌گیری میکنند و به گمان خود تحصیل را مغایر با کشاورزی و این شغل شریف میدانند و فقط به کشاورزی میپردازند)

اما حرف اصلی اینجاست که به عنوان یکی از مصادیق اقتصاد مقاومتی میتوان نوجوونا رو به جای نیروی مهاجر (لا اقل در تابستون)به کار گرفت !وقتی یک نیروی عظیمی از نوجوونا میتونن به اقتصاد و تولید بهتر روستا کمک کنند و نقش موثری هر چند کم در چرخه تولید داشته باشند چرا این امر نباید اتفاق بیفتد؟ چرا؟

بعضی ها میگویند کار سنگین است و بچه ها نمیتوانند ؛خب درست !اما کارهای سبک و راحت چه؟!

ای  کاش یه روز بیاد  بفهمن که کار عار نیس اونم یه کاری مثل کشاورزی. (البته این شغل در حال حاضر با مشکلاتی همچون بازار کم‌رونق و وجود واسطه های بی انصاف و مشکل کم‌آبی روبروست)

محمداباد و ظرفیتهای مغفول مانده...